English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2181 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
sericulture U پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
data processing U پرورش اطلاعات
automatic data handling U سیستم مبادله خودکاراطلاعات
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
education U پرورش اموزش و پرورش
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
rabbitry U محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
tools U در سیستم کامپیوتری
computer system U سیستم کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
information system U سیستم اطلاعات
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
norton si U اطلاعات سیستم نورتن
office information system U سیستم اطلاعات اداری
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
information retrieval system U سیستم بازیابی اطلاعات
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
floriculture U پرورش گل
breeding U پرورش
nurture U پرورش
culture U پرورش
cultivation U پرورش
pedagogy U پرورش
nourishment U پرورش
culturing U پرورش
training پرورش
nurturing U پرورش
upbringing U پرورش
nurtures U پرورش
cultures U پرورش
nurtured U پرورش
fosterage U پرورش
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
machined U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
operational U اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
microfiche U سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
mis- U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
newrads U سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
mis U سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
microfiches U سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
body-building U پرورش اندام
bring up U پرورش دادن
fosters U پرورش دادن
process U پرورش دادن
aviculture U پرورش مرغ
breeding U پرورش حیوانات
body building U پرورش اندام
processes U پرورش دادن
fostered U پرورش دادن
fostering U پرورش دادن
foster U پرورش دادن
swannery U محل پرورش قو
mental discipline U پرورش ذهنی
mariculture U پرورش دریازیان
ostreiculture U پرورش صدف
p.exercise U پرورش بدنی
pisciculture U پرورش ماهی
self cultivation U پرورش نفس
self culture U پرورش نفس
ser U پرورش نوغان
silviculture U پرورش جنگل
unbred U پرورش نیافته
education U اموزش و پرورش
germiculture U پرورش میکروب
character training U پرورش منش
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
baseline document U سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
cbt U استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
priority U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priorities U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
modeled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
models U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
ims U Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
educational U مربوط به اموزش و پرورش
falconer U پرورش دهنده شاهین
falconers U پرورش دهنده شاهین
education department U اداره آموزش و پرورش
apiculture U پرورش زنبور عسل
viniculture U پرورش انگور شراب
animal husband U پرورش جانوران اهلی
ser U پرورش کرم ابریشم
poulterer U پرورش دهنده طور
piscicultural U مربوط به پرورش ماهی
educationist U متخصص اموزش و پرورش
culture of bees U پرورش یا تربیت زنبور
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
nature nurture controversy U مجادله سرشت- پرورش
manpower development U پرورش نیروی انسانی
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
child rearing practices U شیوههای پرورش کودک
f.education U پرورش واموزش دختران
educationists U متخصص اموزش و پرورش
rosarian U پرورش دهنده گل سرخ
calf machine U دستگاه پرورش عضله
special education U اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture U قیم بعلت پرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
diagnostic U نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
diagnostic U تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
standards U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
protocols U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
multitasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
objecting U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
object U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
internal U زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
home grown software U برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
operate U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive U ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com